سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :1
کل بازدید :6308
تعداد کل یاداشته ها : 2
04/4/8
2:21 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
پارسا[25]
ممنون که به وبلاگ سر زدین امیدوارم خوشتون بیاد شمارم 09302176586

خبر مایه
عناوین یادداشتهای وبلاگ
فرق عشق و ازدواج عناوین یادداشتها[1]

سلام به همه دوستان از این به بعد من کمتر میتونم به این وبلاگ سر بزنم و تمام نوشته هام در وبلاگ جدیدم به ادرس زیره ممنون میشم یه سر به اونجا بزنید

www.1-love.loxblog.com


91/5/19::: 11:29 ص
نظر()
  
  

دلم شکست فرق عشق و ازدواج بووووس

 

شاگردی از استادش پرسید: عشق چست ؟

استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین

 شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد

داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه

 ای بچینی...

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت 

استاد پرسید: چه آوردی ؟

با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه

 های پر پشت تر میدیدم و به

امید پیداکردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق یعنی همین...!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست ؟

استاد به سخن آمد که : به جنگل برو و بلندترین درخت

 را بیاور اما به یاد داشته باش

که باز هم نمی توانی به عقب برگردی.. 

 رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت .

استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت:

 به جنگل رفتم و اولین 

درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر 

 جلو بروم، باز هم دست خالی

 برگردم .

استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین...!

و این است فرق عشق و ازدواج ...


91/4/11::: 11:28 ص
نظر()